مزخرفات مهندس بازرگان

مهندس مهدی بازگان در پی پیوند علم و دین بود. اما چون بیشتر علوم را نمی شناخت حاصل کارش فاجعه آمیز بود. بازرگان می نویسد:

 

از طرف ديگر در خود شخص نيز همان طور كه در علم پزشكى محقق شده
است، كمترين عارضه يا حالتى كه پيش بيايد، در تمام سلسله عروق و اعصاب و
اعضاى تأثير مى نمايد و اين اثر هم باقى مانده، به نسل نيز منتقل مىشود.
بنابراين، به مقياس وسيع جهانى و با دقّتهاى حساس فوق حواس انسانى، اوال
هيچ چيز از بين نمىرود و هيچ عمل بدون اثر نمانده و هيچ اثرى مطلقاً محو
 نمىشود:

 

و بعد از قرآن هم شاهد می آورند که:

 

همانا كه ما مردگان را زنده مىكنيم و آنچه را جلوتر كرده و
 فرستاده اند، مىنويسيم- ثبت مىكنيم- و همچنين آثار آنها و هر
چيزى را در يك مقدمه- يا لوحهاى كه جلوى آنها گذاشته يا
جلوتر از آنها برده مى شود- به طور آشكار و روشن شمارش و
 آمار بردارى مىكنيم

 

یعنی ایشان درک نکرده اند که آنچه که در ژن کسی وجود میتواند نسل بعد از نسل ژن خاموش باشد و بروز نیابد. یا حتی ممکن است شخصی ناقل ژن باشد اما تا چندین نسل ژن روشن نشود.